- پا افزار
- پاپوش، کفش
معنی پا افزار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پا افزار
تخته کوچکی که بافندگان برای بافتن پای بر آن گذارند پای افشار پای اوژاره لوح پای پای اوزار
کفش و موزه و امثال آن پاپوش
کفش، پاپوش
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پاپوش، لخا، پایدان، پایزار، لکا، پااوزار برای مثال با تو رضوان نهاده پیش بهشت / چند کرت عصا و پا افزار (انوری - ۱۸۳)
ادویه گرمی که در طعام ریزند مانند: فلفل دارچین و غیره
تخته کوچکی که بافندگان برای بافتن پای بر آن گذارند پای افشار پای اوژاره لوح پای پای اوزار
افزاینده مرتبه
کفش، پوششی برای محافظت از پا، لخا، پایدان، پاپوش، پایزار، پاافزار، لکا
دو تکه تخته به اندازۀ کف پا که در دستگاه بافندگی دستی در زیر پای بافنده قرار دارد و با فشار دادن آن تارها بالا و پایین می رود
پاافزار
کفش، پا افزار، پاپوش، چارق، لخا، لکا، پایدان، پایزار، پااوزار